جناب آقای آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی
سلام علیکم
عموماً باورهای ما بر افراد مختلف از روی دیده ها و شنیده ها و رفتارهاست و این طبیعت ما انسانهاست هرچند همیشه ملاک قطعی و کامل و کلی نبوده و نیست و اصل نیات افراد و باطن و قلبهای آنهاست.
عموماً بعد از جریان دوم خرداد 76 و در پی انتقادات جنابعالی از سران اصلاحات نام شما به نسبت به قبل بیشتر برده می شد و تا امروز و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم. در صدر احادیثی که به شما نسبت می دادند واژه حجتیه با تعریف اینکه جریانی است که اعتقادی به تشکیل حکومت تا قبل از ظهور و یا قیام امام زمان نداشته و مخالف هرگونه حکومتی در این راستا است و من جمله اینکه شما پنهان و آشکار و با نظراتی افراطی درصدد افراطی و تندکردن حکومت و نابودی آن بر همین مبنا هستید. اهل دامن زدن بر شایعه و یا یقین بر اساس آن نبوده و نیستم . احساس کردم در مورد شما هم بدون تحقیق و در راستای همین شایعات قضاوت کردم هرچند برخی از هواداران شما بدون منطق و دلیل و فکر می کنم اکثراً با نیتهای پاک(هرچند عوام هم باشند) به هواداری از شما می پردازند و متاسفانه گاهاً تندی هایی و یا حرکتهایی هم می کنند. برایم جای سوال و شک شد که چگونه برخی منابع همین شایعات که هیچ اعتقادی به جمهوری اسلامی و یا حتی اسلام ندارند چطور شده یکباره نگران سرنوشت انقلاب اسلامی شده اند و ای وای خطر سر می دهند که جریان مصباح یزدی در صدد رخنه در ارکان قدرتی و تاثیر گذار حکومت و هدایت آن به سمت افراطی گرایی و نهایتاً نابودی آن است. همانطوری که این منابع یکباره با درج شایعاتی مانند یهودی الاصل بودن برخی افراد مانند آیت ا... حائری شیرازی آنهم بنابر دلایلی نا معقول مانند عبری دانستن ایشان اعلام خطر می کنند که دسته هایی هم مانند این یهودی الاصلها می خواهند با رخنه در درون حکومت آنرا نهایتاً و به قول معروف بصورت نرم و با نشاندادن چهره ای قبیح و منفور و خشن و ناصحیح از اسلام و انقلاب آن را نابود کنند! جای تعجب بود برایم که ذره ای اعتقاد به جمهوری اسلامی ندارند و حالاً شدیداً نگران آن شده اند و اعلام خطر می کنند و فکر و ذهنم و باور و اعتقادم و خد-ایم این اجازه را نمی دهند که مانند عوام شایعه ای را قبول کنم و یا تهمتی را بزنم و در قضایای انتخابات با توجیه به اعلام هواداری برخی افراد و جریانها از شما واژه هایی را با عناوین افراطی گرایی مطرح کردم که بیشتر متاثر از شنیده ها و برخی ادعاها در مورد شما بود. بنده سخنانی کامل از شما ندیده و گوش نکرده بودم و چند جلسه ای بیشتر گوش ندادم و چند سخنرانی به نقل از برنامه بر بال سخن رادیو معارف و سخنرانی های سالهای 81 و 80 شما در نماز جمعه و پخش شده در سیمای قرآن و در همین کم موضوعی خارج و بدون دلیل در سخنان شما ندیدم و همه ما میدانیم افراطی گری یعنی عدم تعادل و خروج از روند طبیعی هر چیزی ولی در جملات شما در کنار مسائل اخلاقی از نوع روابط انسان با خد-ا و بیشتر تاکید بر اجرای قوانین الهی دین و سیره رسول ا... و امام (نه چیزی اضافی) چیز اضافی ذهنم را مشغول نکرد و به هیچ وجه مطلبی ندیدم که به این یقین برسم که شما افراطی گری کرده باشید و بی منطقی ندیدم. چون در همین محیط به شما اهانت کردم در همینجا هم از شما عذرخواهی می کنم و این عذرخواهی را وظیفه اخلاقی خود می دانم و اگر قسمت شود حضوری هم از شما عذر خواهی خواهم نمود. نوشتن این مطالب با محوریت عذرخواهی از شما را نه شرم آور میدانم و نه از روی ترس (چه برخود هوادرای از شما و چه برخورد و تمسخر فردی منتسب به مخالفین شما و یا هر دوستی) و نه چاپلوسی و بر خود وظیفه اخلاقی دانستم و ترجیح میدهم در این موارد خاص مانند اظهار نظر در مورد جنابعالی خودم به یقینی برسم و اظهار نظری بکنم و بدون شنیدن سخنی از شما قضاوتی نکنم (منظور رهاسازی زندگی و شناخت این و آن نیست و این موارد را کلی و استثنا عرض کردم ). م .ا . ذاکری از خوی
با تشکر از آقای سعید طالبی نیا بخاطر تصاویر آقای مصباح یزدی
آدرس منبع و وبلاگ فوق: